جدول جو
جدول جو

معنی قاطع طریق - جستجوی لغت در جدول جو

قاطع طریق
(طِ عِ طَ)
راه بر. ره بر. ره زن. راه زن. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). ج، قطاع طریق. (مهذب الاسماء). قاطعان طریق:
امیر قافله را هم تغافلی شرط است
که بی نصیب نمانند قاطعان طریق.
سعدی.
که در کمینگه عمرند قاطعان طریق.
حافظ
لغت نامه دهخدا
قاطع طریق
راه بر، راهزن، رهزن، عیار، طرار، قافله زن، قطاع الطریق
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاطع الطریق
تصویر قاطع الطریق
کسی که راه را بر مسافران می بندد و اموال آن ها را می دزدد، راهزن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاطع الطریق
تصویر قاطع الطریق
راهزن قاطع طریق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطع طریق
تصویر قطع طریق
((قَ عِ طَ))
راهزنی، دزدی، بریدن راه
فرهنگ فارسی معین
دزد، راه بر، راهزن، عیار، قافله زن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
به طور قاطع، به صورت قطعی
دیکشنری اردو به فارسی